سپهر اقتصاد-سیدمحسن محسنی: قم پژوه
گزاره یکم میگوید “ریزگرد قم سابقهای قبل از نیم قرن اخیر ندارد.”
دو تن از اهل نظر دو نقیضه فرستادهاند که با تشکر از آنها ذکر میشود:۱. “پدرم تعریف میکردند که در گذشته از شدت گرد و غبار فضای قم قرمز رنگ میشد.”
۲. “ریزگرد از قبل از انقلاب در قم بوده برای نمونه شروع تاغکاری به منظور تثبیت شنهای روان در منطقه حسینآباد میشمست که از سال ۱۳۴۷ توسط دانشگاه تهران شروع شد یا وجود شنزارهای جلالی مربوط به قرنها پیش یا ریگ بلند کاشان و …” .چند خبر دیگر میتوانم بر مطالب بالا بیفزایم:
۳. ارباب جانبابا از نویسندگان قمی دوره قاجار در یکی از رسالههای خود به وجود شنه و شدت بارش و ریگ روان در جنتآباد و قاسمآباد تصریح کرده و خریداری را از خرید ملکی در آنجا منصرف کرده است.
(کتابچه تفصیل احوالات دارالایمان قم، ص ۴۹)۴. روستایی به نام حصارشنه در مجاورت مناطق فوق وجود دارد که ما به علت برداشتن سوفالی برای گوسفندان تمام تابستان ۱۳۶۰ را به آن مناطق آمد و شد داشتیم. نام روستا نشان از وضع آن دارد. حصاری از شنه یعنی دیواری از دانههای ریز شن. اما بنده یک روز ریزگرد را هم در آن تابستان به یاد ندارم. گزارشی کوتاه از این روستا در همان زمان نوشتهام و منتشر خواهم کرد.
۴. یکی از دلایل مهاجرت مادر بزرگ نگارنده در اوایل دهه چهل به تهران وجود خاک در قم بود.
۵. قم پایانگاه حدود نه رود است که طی اعصار ریزترین ذرات خاک را در اطرافش انباشته کردهاند.
۶. قم در مجاورت کویر و شنهای روان قرار دارد.
پاسخ
۱. بنده قبل از انقلاب دو مورد پیچش هوا و گرد و غبار را به یاد میآورم. عصرگاهی بود از روبهروی شهربانی باجک رد میشدم. ناگاه هوا به هم پیچید و سرخ رنگ شد و گرد و خاک به هوا خاست و روشنایی روز را به سیاهی شب پیوند داد. اما صبحگاه هوا آرام گرفت. تو گویی فرامرز هرگز نبود.۲. بنده بیشتر از دو بار را به یاد نمیآورم و البته گرد و غباری که با ریزگرد کنونی بسیار متفاوت بود و به صورت امروزی در طول بهار و تابستان استمرار نداشت. این اتفاق ممکن بود در هرجای دیگر ایران آن هم هر چند سال یکبار بیفتد.
۳. در اطراف قم حلقهای گسترده از باغات و مزارع وجود داشت که همچون دژی از ورود گرد و غبار به شهر جلوگیری میکرد. باغات و مزارعی که دیگر وجود ندارند.
۴. بیشتر خانهها بادگیر داشت و بادگیر کارکِرد تابستانی دارد و اگر ریزگرد وجودداشت امکان استفاده از بادگیر وجود نداشت و اساسا ساخت بادگیر را منتفی میکرد. قم شهر بادگیرها بود.
۴. مردم در تابستان در بالای پشتبامها میخوابیدند و از پشهبند استفاده میکردند. اگر ریزگرد وجود داشت امکان استفاده از پشتبام و پشهبند وجود نداشت.
۵. حقابه کشاورزی دشتهای قمرود و مسیله میرسید و کشاورزان در آن کشت و کار میکردند. بسیاری از این اراضی به علت نداشتن آب هماکنون لم یزرع و به کانون گرد و غبار تبدیل شدهاند.
۶. دریاچه نمک و تالابهای اطراف آبدار بود؛ چون سدهای کمتری در بالادست آنها بود و از میان تالاب جادهای کشیده نشده بود.
۷. معدنکاری و معدنکاوی با شدت امروزی وجود نداشت. عامل مهمی که افزاینده گرد و غبار (ذرات درشت خاک) و ریزگرد (ذرات ریز خاک) است. طبق اطلاع گویا تمامی معادن پس از بهرهبرداری کامل با واریز مبلغی به حال خود رها میشوند. اگر معدنی طبق قانون، احیاء و ترمیم شده است – حتی یک نمونه – لطفا آگاهان نشانی بدهند.
۸. شنیده شده بر روی قسمتی از نهالکاریهای قبل از انقلاب مجوز معدن صادر شده است. (این گزاره ممکن است نادرست باشد و باید صحت سنجی شود.)
۹. در هیچکدام از مطبوعات و نشریات آن زمان خبری از چیزی که امروز به نام ریزگرد معرفی میشود و میشناسیم، دیده نشده است.
۱۰. هیچ گزارشی از مرگ و میر و بیماری مردم به علت گرد و غبار و یا ریزگرد یا حبس شدن آنها در خانهها به علت ریزگرد در پیش از انقلاب در دست نداریم.
در پایان به عنوان یکی از پیگیران و بدون رد وجود گرد و غبار در قبل از انقلاب مجدد بر درستی گزاره “ریزگرد قم سابقهای قبل از انقلاب ندارد” اعتقاد دارم. به عبارت بهتر گَرد و غبار قم در گذشته با ریزگرد کنونی دو مدل و دو رفتار متفاوتاند و نباید آنها را با هم خلط کرد.
یعنی اولی طبیعی و دومی ناطبیعی به نظر میرسد.
طبق گفته برخی کارشناسان اگر امروز در فرضِ وجودِ اعتبار کامل و با همه امکانات شروع کنیم باید حدود پنج سال برای مهار موثر ریزگرد منتظر بمانیم. بدین ترتیب حتی تاخیری یک روزه زیانبار است. امید است با پیگیری و عملگرایی و همکاری بتوانیم بر این پدیده جدید و خطرناک غلبه کنیم.