کارآفرینی معلول قمی برای 70 معلول

ابتدا تحرک برایم بسیار سخت بود اما با حمایت‌های خانواده به ویژه مادرم توانستم در جلسات ورزشی شرکت کنم که این امر موجب بهبودی در حرکت و افزایش انرژی بنده شد.

سپهر اقتصاد-مدرس خوشنویسی در دانشگاه در خانه برای ناتوانان تدریس خصوصی و همزمان در رشته گرافیک تحصیل می‌کند، در کارگاهش تابلوهای مدرن و پست‌مدرن، مهر و محصولات چرم می‌سازد و 70 معلول و زنان سرپرست خانواده را صاحب شغل کرده است.


قرآن کریم وجود نواقص در زندگی انسان را امتحانی از جانب پروردگار بیان فرموده است: «و لَنَبْلُوَنَّکُمْ بِشَیْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِنَ الْأَمْوالِ وَ الْأَنْفُسِ وَ الثَّمَراتِ وَ بَشِّرِ الصّابِرینَ»؛ قطعاً همه شما را با چیزی از ترس، گرسنگی، و کاهش در مال‌ها و جان‌ها و میوه‌ها، آزمایش می‌کنیم؛ و بشارت‌ده به استقامت کنندگان. (سوره بقره آیه ۱۵۵)

درک و پذیرش افراد دارای معلولیت، افزایش آگاهی عمومی و تجلیل از دستاورد‌ها و مشارکت‌های معلولان در آموزه‌های دینی مورد تاکید قرار است و برای تحقق این هدف معرفی الگوهایی در میان این قشر ضرورت دارد، در این راستا به سراغ یکی از شهروندان معلول قم رفتیم که علاوه بر اینکه از اساتید هنری شهرمان است، با اینکه به ظاهر پایی برای رفت و آمد ندارد ولی در خانه ننشسته و با همت بلند، نه تنها زندگی خود را اداره می‌کند، بلکه در جایگاه یک کارآفرین برای چرخش صنعت کشور گام بر می دارد.

  • با سلام؛ ضمن تشکر از وقتی‌که در اختیار ما گذاشتید لطفاً خودتان را معرفی کنید.

سلام؛ بنده صفی‌الله دماوندی، متولد سال ۱۳۵۹ در مازندران ولی ساکن قم هستم، در خانواده‌ای مذهبی در روستای اوارد شهر مازندران متولد شدم و مشکل حرکتی‌ام مادر‌زادی است.

ابتدا تحرک برایم بسیار سخت بود اما با حمایت‌های خانواده به ویژه مادرم توانستم در جلسات ورزشی شرکت کنم که این امر موجب بهبودی در حرکت و افزایش انرژی بنده شد.

  • از توانایی‌هایی که دارید برایمان بگویید.

از گذشته به هنر خوشنویسی علاقه‌مند بودم و با کمک‌های مادرم توانستم در رشته‌ هنر و خوشنویسی که از کودکی به آن علاقه داشتم فعالیت و تحصیل کنم و با دنبال کردن این استعداد، مدرک ممتاز خوشنویسی کسب کردم؛ در حال حاضر نیز به تدریس خوشنویسی در دانشگاه می‌پردازم و در منزل نیز به‌صورت خصوصی تدریس انجام می‌دهم.

من در زمینه‌ تابلوسازی، چاپ مهر، بنر و چرم‌دوزی نیز فعالیت می‌کنم و هم‌اکنون در رشته گرافیک در دانشگاه تحصیل می‌کنم.

همچنین یک کارگاه شخصی دارم و در زمینه تابلوسازی‌های مدرن و پست‌مدرن و مهرسازی، چرم‌دوزی، تابلوسازی و چاپ بنر فعالیت می‌کنم.

به‌جز خانواده که در تمام زمینه‌ها به من کمک می‌کنند، برای چندین نفر از خانم‌های خانه‌دار نیز کارآفرینی انجام دادم، بانوانی که چرم‌ها را تحویل می‌گیرند و بر اساس الگوی ارائه‌شده در خانه مشغول فعالیت هستند.

این بانوان به‌صورت جدی کارها را دنبال و با برپایی نمایشگاه محصولات خود را عرضه می‌کنند.

  • برای چند نفر در این عرصه کارآفرینی کردید؟

به جز خانواده ام که در کارگاه با من مشغول به فعالیت هستند با پیشرفت کار توانستم افراد ناتوانی را که در موسسه رعد فاطمیه آموزش دیده بودند به عنوان کارآموز مشغول به کار کنم.

در حال حاضر حدود ۷۰ فرد ناتوان مشغول به فعالیت هستند که از این تعداد ۳۰ نفر بانو هستند که ۱۸ نفر از آنان مشکلات جسمی دارند اما به کار چرم‌دوزی مشغول هستند و در نمایشگاه‌های مختلف به‌منظور عرضه دستاوردهای خود غرفه دایر می‌کنند.

با شرکت‌ها و فروشگاه‌های فعال در عرصه فروش محصولات چرمی شامل کیف، کفش و پوشاک مشارکت می‌کنم، خودم طراحی را انجام می‌دهم بعد از انجام طراحی این ۱۸ خانم برش چرم و دوخت آن را براساس الگو طراحی شده برعهده می‌گیرند.

  • درباره برپایی نمایشگاه‌ سخن گفتید، لطفاً بیشتر توضیح دهید.

اولین بار سال ۱۴۰۰ نمایشگاه کوچکی با عنوان «بانوان ناتوان اما توانمند» در حسینیه روستای اوارد مازندران برگزار کردیم که در این نمایشگاه ۳۰ بانوی توانمند شناسایی شدند که اکنون به آموزش کودکان ناتوان در زمینه‌های صنایع‌دستی، قالی‌بافی و چرم‌دوزی مشغول هستند.

امسال نیز توانستیم یک باشگاه به نام شهدای اوارد افتتاح کنیم که کودکان کم‌توان جسمی حرکتی و ذهنی آموزش ببینند که بر این اساس، کودکان با این باشگاه استعدادیابی می‌شوند و در زمینه استعدادهایشان پرورش می‌یابند.

به علت استقبال مردم قرار است در سال آینده نمایشگاهی با عنوان صنایع دستی و چرم برگزار کنیم که در این نمایشگاه ۵۰ نفر از نیرو‌هایی که آموزش دیده‌اند هنر‌های خود را به نمایش خواهند گذاشت.

  • چطور به فکر کارآفرینی و کارفرمایی افتادید؟

حضور بنده در عرصه کارآفرینی، به آشنایی‌ام با مؤسسه «رعد فاطمیه» باز می‌گردد که تحت نظارت سازمان بهزیستی فعالیت می‌کند و رویکردشان آموزش و تعلیم افراد ناتوان اما توانمند است؛ این مؤسسه از سال ۱۳۹۲ در زمینه توانمندسازی توان یابان (معلولان جسمی و حرکتی) فعالیت خود را آغاز کرده که در این مجموعه برای افراد ناتوانان کلاس‌های آموزشی بر مبنای استاندارد‌های فنی‌و‌حرفه‌ای برگزار می‌شود.

اقدام مهم دیگر این مجموعه بحث توانبخشی است که شامل ناتوانان می‌شود، در این آموزشگاه تا کنون ۳۵۰ خانم و آقا آموزش دیده‌اند که از این تعداد ۱۳۰ نفر به مرحله کار‌فرمایی رسیده‌اند.

بعد از گرفتن مدرک دیپلم با موسسه رعد فاطمیه آشنا و همچنین متوجه استعدادهای نهفته خود در زمینه طراحی و چاپ شدم و این علاقه من را به سمت این شغل هدایت کرد.

با توجه به مشکل جسمی که دارم نمی‌توانم تحرک زیادی داشته باشم، پس زمانی که متوجه شدم در این شغل بیشتر کار با دستگاه است یعنی می‌توان با نشستن بر روی ویلچر و استفاده از دستگاه فعالیت داشته باشم کار را به صورت جدی شروع کردم.

  • با این شرایط جسمی، این اندازه فعالیت برایتان دشوار نیست؟

همین‌که عقلم سالم است این یعنی نگاه ویژه خدا به من، به نظر من جسم سالم تنها وسیله‌ای برای حرکت آسان‌تر است و اگر فردی جسم‌اش ناقص باشد نباید از حرکت بازبماند، خدا را شاکرم که ازلحاظ عقلی سالم هستم چراکه عقل بنده را به حرکت درمی‌آورد.

  • بنظرتان اگر جسم سالم داشتید نسبت به اکنون پیشرفت بیشتری داشتید و آیا تا به امروز از خدا پرسیده‌اید که چرا من؟

شاید باورتان نشود بنده این نقص عضو را نوعی نعمت می‌دانم زیرا باعث شد قدر داشته‌هایم را بیشتر بدانم چراکه شاید اگر سالم بودم فرصت زندگی را در مسیرهای دیگری خرج می‌کردم.

قبول کرده‌ام که این نوعی حکمت خداست و راضی‌ام به حکمت خدا؛ خدا توانمندی‌هایی به من داده که دیگران ندارند، پس خدا را شاکرم که با این شرایط توانسته‌ام برای جامعه مفید باشم.

بگذارید سؤال شما را این‌طور پاسخ دهم؛ منفی و مثبت دو قطب ناهمنام هستند، تفکر منفی زندگی منفی می‌سازد و برعکس آن تفکر مثبت زندگی آرام و مثبت در پیش روی انسان قرار می‌دهد؛ هیچ‌گاه از خدا گله نکرده‌ام تا مورد رحمتش قرار بگیرم و فقط گفته‌ام «خدایا مرا آن ده که آن به».

  • مهم‌ترین حامیانتان در زندگی چه کسانی بوده‌اند؟

حتماً این جمله را شنیده‌اید که پشت هر مرد موفقی یک زن با درایت است، من این جمله را در زندگی به معنای واقعی درک کرده‌ام. تنها حامی من در زندگی بعد از خدا فقط همسرم است که هم‌درد و همراه واقعی برایم بود.

  • اگر سخن یا درخواستی از مسئولان دارید، بفرمایید؟

من از مسئولان صرفاً تقاضای اجرای قانون سه‌درصدی را دارم تا در هر دستگاه و نهادی معلولان هم حضور داشته باشند.

امروزه بانک‌ها و مراکز دولتی، پیاده‌روها، وسایل نقلیه و خیابان‌ها هیچ‌کدام از مناسب‌سازی کافی برای معلولین برخوردار نیستند و شاید بتوان گفت امکانات و خدمات برای معلولین صفر است، ما شاید معلول باشیم ولی توانمندیم و نیاز به دیده‌شدن داریم.

  • در پایان اگر حرفی دارید، گوش می‌دهیم.

مهربان باشیم و به همدیگر مهربانی کنیم.

خبرنگار: نجمه وفایی
مطالب مرتبط

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
ارسال نظر